به سراغ من اگر می آیید پشت هیچستانم،پشت هیچستان جایی است پشت هیچستان رگهای هوا ،پر قاصد هایی است که خبر می آرند از گل واشده ی دورترین بوته خاک روی شن ها هم ،نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح به سر تپه ی معراج شقایق رفتتند پشت هیچستان چتر خواهش باز است ، تا نسیم عطشی در بن ابری بدود زنگ باران به صدا می آید آدم اینجا تنهاست ودراین تنهایی ،سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است به سراغ من اگر می آیید ، نرم و آهسته بیایید مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من (سهراب سپهری)