سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر آسمان شب

نغمه حسرت

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم

در میان لاله وگل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار

پای آ ن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود

عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود

در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من

داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

(رهی معیری)