شب است و سکوت است من
فغان و غم و اشک است ومن
شب و خلوت و بغض نشکفته ام
شب و مثنوی های نا گفته ام
شب و ناله های نهان در گلو
شب و ماندن استخوان در گلو
من امشب خبر می کنم درد را
که آتش زند این دل سرد را
شب است و سکوت است من
فغان و غم و اشک است ومن
شب و خلوت و بغض نشکفته ام
شب و مثنوی های نا گفته ام
شب و ناله های نهان در گلو
شب و ماندن استخوان در گلو
من امشب خبر می کنم درد را
که آتش زند این دل سرد را