سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر آسمان شب

نظر

بررسی شباهت انقلاب ایران با موج بیداری اسلامی کشورهای منطقه در گفت و گو با «صادق الحسینی

9 دی

تنها دلیل موفقیت قیام یک ملت علیه وضع موجود، خواست عمومی آنها برای تغییر سرنوشت خود و کشورشان است؛ خواستنی که نخستین بار در کشورهای مسلمان در قیام مردم ایران و پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و بعد از گذشت 33 سال، کشورهای اسلامی با الگو گرفتن از این انقلاب، سرنوشت خود را تغییر می دهند. می توان گفت نقطه اشتراک تمامی انقلاب های اسلامی در کشورهای مختلف که در طول این سال ها اتفاق افتاده است احیای ارزش های دینی و ک رامت انسانی پایمال شده توسط دیکتاتورهای وابسته به غرب است. بی شک پرداختن به تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر انقلاب های منطقه و شمال آفریقا در ابعاد گوناگون نشانگر پیشرفت انقلاب اسلامی و صادر شدن آن به دنیا است که خواست اصلی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری است. گامی نخست در صدور انقلاب اسلامی که رهبر معظم انقلاب پیشرفت این موج بیداری را تا قلب اروپا نوید دادند. در همین خصوص گفت و گویی را با دکتر محمد صادق الحسینی کارشناس مسائل خاورمیانه انجام داده ایم.

به نظر شما وجه تشابه شیوه های به کار گرفته شده در انقلاب اسلامی ایران و انقلاب های مردمی که بعد از شروع امواج بیداری اسلامی در شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه اتفاق افتاد. در چه موضوعاتی است؟

یکی از شباهت های اصلی میان اقوام مختلف و ملت های مسلمان که سنت الهی نیز است، خواست عمومی جامعه برای تغییر سرنوشت خودشان است. همانطور که خداوند نیز در قرآن کریم می فرمایند «ما سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهیم مگر اینکه خود مردم یا ملت این تغییر را بخواهند» این آیه شریفه به تصمیم داخلی مردم یک کشور برای تغییر سرنوشت خود و کشورشان اشاره دارد، و جالب این است در کشورهای مسلمانی که مردم تصمیم به تغییر گرفتند یک نتیجه مشابه حاصل شده است. یعنی حاکم ظالم را سرنگون کرده و در دفاع از ارزش های دینی و اسلامی به سمت تعالی پیش رفتند. نمونه هایی از این تغییرات را می توان در طول یک سال گذشته در کشورهای شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه شاهد بود. کشورهایی که با الگو گرفتن از انقلاب اسلامی ایران سرنوشت کشورشان را تغییر دادند. مردم ایران نیز بعد از تحمل رنج ها و شدائد فراوان در رژیم سلطنتی پهلوی تصمیم گرفتند تا سرنوشت خود را با تکیه بر این آیه شریفه قرآن کریم که نسخه الهی است تغییر دهند. پس به عنوان نخستین شباهت، میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب های شکل گرفته در شمال آفریقا و منطقه می توان به خواست آحاد یک ملت برای تغییر سرنوشت اشاره کرد.

البته برخی معتقدند در این انقلاب ها و خیزش های مردمی قدرت های خارجی و احزاب داخلی هم سهمی داشتند؛ نظرتان را در این خصوص بفرمایید؟

موضوع تغییر سرنوشت یک ملت توسط مردم یک شعار نیست. زیرا قدرت های خارجی و احزاب داخلی در انقلاب های یک سال اخیر هیچ نقشی نداشته و تنها مردم بودند که برای آینده خود و کشورشان تصمیم به تغییر گرفتند. حتی در این حرکت های مردمی احزاب و نخبگان داخلی دنباله روی مردم بودند. از طرفی قدرت های خارجی هم که اصلاً مخالف این قیام ها هستند چون حاکمان این کشورها که توسط مردم سرنگون شدند نماینده و وابسته قدرت های غربی بودند. پس این تحلیل که قدرتی به جز قیام عمومی مردم باعث شکل گیری این خیزش ها و انقلاب ها شده است غلط است. اما دیگر شباهت در این انقلاب ها تزکیه نفس درونی است که امام خمینی (ره) به عنوان یک باور در دل مردم قرار دادند و کشورهای عربی مثل فلسطین، لبنان و سایر کشورهای مسلمان با چشم خود نمونه ای از آن را در ایران مشاهده کردند.

9 دی

امام خمینی (ره) خطاب به مردم فرمودند: «اگر باور کنید که می توانید، خواهید توانست.» این باور خواستن و توانستن را مردم دنیا در لبنان و فلسطین و مقاومت آنها مقابل رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. اما مسئله سوم که نسبت به موضوعات دیگر کلی تر است مربوط به جنبش های دینی است. مردم مسلمان امروز با بالا بردن آگاهی هایشان نسبت به مسائل دینی و اسلامی فهمیده اند، باید به دنبال اسلامی باشند که فقط در نماز، روزه و عبادت خلاصه نشود. آنها به دنبال یک اسلام انقلابی هستند نه یک اسلام آمریکایی، اسلامی که مساوی با زندگی بوده و منظومه کاملی از زندگی را ارائه کند.

آیا تغییری که شما به آن اشاره کردید و خواست عمومی مردم در انقلاب های اخیر بوده است بعد از این تحولات در زندگی مردم قابل مشاهده و ملموس است؟

بله؛ مردم کشورهای مصر و تونس قبل از قیام مانند مومیایی شده بودند. بنده در سفری که قبل و بعد از این تحولات به مصر و تونس داشتم، دیدم که قبل از این انقلاب ها هیچ انگیزه و پویایی در مردم وجود نداشته و یک زندگی معمولی یکنواخت را دنبال می کردند. اما امروز به برکت انقلاب های صورت گرفته و امواج بیداری اسلامی وقتی به هر کدام از این کشورها سفر کنید یک نوع پویایی و نشاط عجیبی در مردم خواهید دید. نوع نگاه مردم این کشورها به زندگی، آینده و به جهان تغییر کرده است. نکته دیگر در انقلاب های منطقه این است که قیام م ردم در کشورهای اسلامی بدون چشمداشت به پست و منصب انجام شد و فقط برای احیای عزت و کرامت انسانی و مجموعه زندگی که احساس می کردند ضایع شده است قیام کردند. یکی از اندیشمندان و تئوریسین های مصری که قبلاً چپگرا بوده و در حدود 40 سال است مسلمان شده می گفت: «حسنی مبارک هم پیمان و وابسته به اسرائیل نبود. او خود اسرائیل و آمریکا بود برای ما، به طوری که گوشت مام را به دشمن فروخته و باقیمانده اسکلت ما را نیز می خواست در اختیار دشمن قرار دهد.» در جمهوری اسلامی ایران هم قبل از انقلاب مردم در تنگنای فشار بیگانگان قرار گرفتند و چون راهی برای  نجات خویش نیافتند دست به قیام عمومی زده و رژیم 2500ساله شاهنشاهی را سرنگون کردند.

لذا تنها راه حل رهایی مسلمانان از چنگال مستکبران زورگو قیام عمومی مردم است که مقام معظم رهبری با تغبیر زیبایی انقلاب های منطقه را بیداری اسلامی نامگذاری کردند. بیداری اسلامی یعنی اینکه انسان به خودش بیاید و ببیند دیگر چیزی از خودش باقی نمانده، هویت و اصالت و مقدساتش به تاراج رفته و برای احیای ارزش ها تلاش کند. 9 دی سرفصل بیداری اسلامی شد.

 

اشاره داشتید به چگونگی شکل گیری بیداری اسلامی و خیزش های مردمی در برخی کشورهای اسلامی، آیا می توان گفت این حرکت های مردمی و انقلاب ها در شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه با الگوپذیری از انقلاب اسلامی ایران در سال 57 اتفاق افتاده است؟ برخی فریب خوردگان داخلی که در فتنه 88 نقش داشتند معتقدند این حرکت های مردمی نشات گرفته از مدل آنها در ایران است. نظر شما در خصوص این تحلیل چیست؟

9 دی

 

حرف خنده داری است که بگوییم الگوی مردم در بیداری اسلامی جنبش سبز است. جنبش سبز در جریان فتنه سال 88 علیه فلسطین، غزه و لبنان شعار می داد و می گفتند ما عاشورا نمی خواهیم و روحانیت و ولایت فقیه را قبول نداریم. اتفاقاً بنده معتقدم پاسخ کوبنده ملت ایران در مواجهه با فتنه گران به خصوص در 9 دی سال 88 یکی از عوامل اصلی تشویق و تقویت مسلمانان سایر کشورها برای مقابله با دشمنان اسلام و مقدسات دینی است. مردم سایر کشورها از انبوه تجربه های مردم ایران در مقاطع مختلف که با حضور خود از انقلاب و اسلام پشتیبانی کرده اند، استفاده می کنند. این تجربه ها امروز به سایر کشورهای اسلامی صادر شده است. در یمن جنبشی شکل گرفته است برای دفاع از امامت و ولایت به نام الحوثی آیا این جنبش از جنبش سبز ایران استعانت گرفته یا از قیام امام خمینی؟ در انقلاب های تونس هم که لائیک ها، چپ ها و لیبرال ها وجود دارند شاهدیم رئیس جمهور این کشور از جمهوری اسلامی ایران و برنامه های هسته ای کشورمان و همچنین قیام مردم بحرین دفاع می کند و می گوید این قیام دعوای بین شیعه و سنی نیست بلکه هر دوی آنها یکی هستند و سعی در برکناری حاکم آل خلیفه دارند. حالا به نظر شما این اقدامات و مواضع، از جنبش سبز نشات گرفته یا انقلاب اسلامی ایران؟ از طرف دیگر با حضور استکبار در منطقه برای تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه، مردم احساس خطر کرده و به صحنه آمدند. یکجا به صورت مسلحانه مقابله کردند مثل پیروزی لبنان در سال 2000 و اخراج اسرائیلی ها یا جنگ 33 روزه در این کشور و همچنین مقاومت مردم غزه در مقابل اسرائیل، همه اینها الگویی بود برای مردم مسلمان سایر کشورها مثل تونس و مصر که ما هم می توانیم حاکم خودمان را که نماینده آمریکا در کشورمان است را سرنگون کنیم. در این خصوص احمد فواد نجم یک چپ کمونیست سابق و شاعر معروف مصری می گوید: «اگر ما امامی مانند امام خمینی داشتیم، یا رهبری امام گونه شبیه رهبری امام خمینی داشتیم این همه تظاهرات های مردمی در خیابان ها به هدر نمی رفت و به پیروزی می رسیدیم.» آنها آرزوی داشتن رهبری مثل رهبر ما را دارند.

نکته دیگر در این حرکت های مردمی و انقلاب ها دنباله روی آنها از ولایت است. مانند شیعیان بحرین و زیدی ها که حول نور ولایت هستند. اصلاً باید گفت این انقلاب ها قابل تضمین نیست مگر اینکه حول ولایت ادامه یابد. در غیر این صورت فتنه ای که قرار بود علیه ما انجام شود در این کشورها رخ می دهد. غربی ها قصد دارند از طریق موج سواری انقلابیون را منصرف کنند از اینکه ایران را به عنوان الگو برای خود انتخاب کنند.

علاوه بر حمایت رسمی دولت جمهوری اسلامی از انقلاب های مردمی در منطقه و شمال آفریقا، راهپیمایی و حمایت مردم ایران چه تأثیری در تقویت روحیه مقاومت و ایستادگی آنها خواهد داشت؟ به عنوان مثال راهپیمایی 22 بهمن سال گذشته مصادف شد با پیروزی انقلاب مصر و مردم ایران در این راهپیمایی حمایت خود را از انقلابیون مصری اعلام کردند. به نظر شما این حمایت های مردمی و غیررسمی به لحاظ دیپلماتیک، چه تأثیری بر روحیه و انگیزه مردم سایر کشورها خواهد داشت؟

همانطور که اشاره کردید بهمن سال گذشته حسنی مبارک تحت فشار مردم مصر استعفای خود را یک روز با تاخیر یعنی 11 فوریه در تلویزیون اعلام کرد که با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران مصادف شد. این روز برای مردم ایران یک خوشحالی مضاعفی را به همراه داشت. پیروزی مسلمانان مصری و سرنگونی رژیم حسنی مبارک در سالگرد سرنگونی رژیم مستبد پهلوی. راهپیمایی قوی و عمیق مردم ایران در حمایت از مردم مصر عملاً یک پشتوانه واقعی و حقیقی برای مصری ها شد تا مطالباتشان را ادامه داده و ضمن سرنگونی حسنی مبارک خواستار محاکمه تمام کسانی شوند که چند دهه به مردم مصر ظلم روا داشته اند. در واقع حمایت مردم ایران در دفاع از مردم مصر عملاً حلقه ای محکم از ارتباط جهان اسلامی، با وقایعی که در مصر و بعد در سایر کشورهایی که طاغوت در آنها حکومت می کند ایجاد کرد. مردم مصر و جهان عرب به واقع احساس می کردند که این خیزش های اسلامی از طریق همبستگی و همیاری جهان اسلام مدیریت می شود. اما غربی ها و دیکتاتورهاهی عرب این  موضوع را هرگز درک نکردند که این یک سنت الهی است و طبق آیه شریفه قرآن، دست خدا با جماعت واحده است و خداوند نیروی مضاعفی را به اراده جمعی مسلمانان خواهد داد. از این رو حمایت مردم ایران از انقلابیون کشورهای اسلامی به ویژه مصری ها تاثیر فراوانی بر جوانان این کشورها گذاشته است، تا جایی که طیف های مختلف مردم مصر بعد از پیروزی انقلاب در این کشور برخلاف مخالفت اتحادیه عرب به ایران سفر کرده و در بازگشت از دولت خود خواستند تا هر چه سریع تر روابط عادی را با ایران برقرار کنند.

9 دی

 

به نظر شما حضور مردم ایران در راهپیمایی ها و مواقع حساس برای تایید و دفاع از جمهوری اسلامی تاثیری بر افزایش قدرت ایران در منطقه خواهد داشت؟

در این خصوص باید بگویم اگر حضور مرتب و مداوم مردم در این 32 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نبود شاید اصلاً کشوری به نام جمهوری اسلامی باقی نمی ماند. این حضور مردم است که مانع حملات نظامی، و تاثیر فشارهای ناشی از تحریم های سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی علیه ایران می شود. دولت های غربی هم که به قصد تضعیف نظام، سفرای خود را از ایران بردند وقتی حمایت مردمی را از انقلاب و ولایت فقیه مشاهده کنند دوباره ناچار می شوند آنها را به ایران بازگردانند.

در جمهوری اسلامی ایران روحانیت به عنوان یک گروه مرجع، تأثیر زیادی بر حضور مردم در صحنه ها و راهپیمایی های مختلف به منظور دفاع از ارزش های انقلابی و دینی دارد، آیا در سایر کشورهای اسلامی نیز گروه های مرجع و تأثیرگذار مثل روحانیت وجود دارد؟

گروه های مرجع و میزان تأثیرگذاری آنها در کشورهای مختلف متفاوت است. در برخی کشورهای عربی متأسفانه برخی روحانیون کارمند دولت و حکومت هستند و تأثیرگذاری خود را از دست داده اند. ولی باز در همین کشورها برخی طلاب علوم دینی هستند که در هجوم مدرنیته غرب به اسلام و تدین، هنوز در دعوت مردم برای دفاع از ارزش های اسلامی نقش بسزایی دارند. البته در برخی دیگر از کشورها روحانیونی هستند که مردم متأثر از آنها بوده و دعوت آنها را در مواقع حساس لبیک می گویند. مثلاً در کشور یمن علمای صعده و زیدی در دعوت مردم برای انقلاب مؤثر بودند. در بحرین هم رهبرانی مانند شیخ عیسی قاسم و شیخ علی سلمان و دیگر علما اگر نبودند انقلاب های بحرین به این استحکام و قوت ادامه نمی یافت. در کل گروه های مرجع در سایر کشورها مانند دانشگاهیان، جوانان و علمای دینی البته نه به استحکام و قدرت علما و مراجع دینی ایران یک نقطه مشترک دارند و آن هم متدین بودن آنها برای دفاع از هویت ملی مذهبی و آداب و رسوم بومی کشورهاست.

 


 

منبع :همشهری