سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر آسمان شب

نیمه نخست داربی همان جریان ثابت زندگی روزانه بود. با همه قبض برق و صف نان و خستگی. ولی نیمه دوم به تلاشی در راستای بهبود شرایط می مانست. جنگیدن و در عین خستگی ,خسته نشدن. جامعه جوان ایران در میان این دو نگاه کماکان رجز میخواند.

دربی کنسرو گندیده!

 
مثل همیشه داربی تهران یک داربی هیچ بود. هیچ یعنی مثل همیشه عده یی آمدند و از شب قبل پشت در ورزشگاه خوابیدند و مثل همیشه بلیط فروشی اینترنتی رویا بود و مثل همیشه پرتعداد ترین داربی نه صندلی رزروشده داشت و نه تحلیل فنی خاصی.
داربی عصر جمعه تهران در واقع مسابقه یی بود میان میلیون ها طرفدار. آنهم در نقطه صفر زمانی. درست پیش از به صدادر آمدن صدای سوت محسن قهرمانی.اگر نود دقیقه بی هیجان خاص و بی گل در داربی دیده شد در مقابل هزاران دقیقه خاص متولد گردید که میوان اسمش را گذاشت"روح شهر" میلیون آدم به پیشواز این مسابقه رفتند و با هیجان خاص دیدگاه خود را بیان کردند. گاه مودبانه و گاه فحش دادند. گاه امید به پیروز شدن را در حرف هایشان متبلور شدند و گاه از اندوه حرف زدند.

جامعه ایرانی ,داربی را نوعی انتقام از محیط پیرامونش میبیند که راهی است برای برون فکنی. رها شدن از تمامی مشکلات. نیمه نخست داربی همان جریان ثابت زندگی روزانه بود. با همه قبض برق و صف نان و خستگی. ولی نیمه دوم به تلاشی در راستای بهبود شرایط می مانست. جنگیدن و در عین خستگی ,خسته نشدن. جامعه جوان ایران در میان این دو نگاه کماکان رجز میخواند.
درست مثل زیرنویس تبلیغاتی شبکه سه در تبلیغ رجز خوانی. تکلیف خود را میداند ولی ترجیح میدهد خودرا به ندانستن بزند و کیفور شود از غوطه خوردن در این فضا. هر آنچه قبل داربی میان طرفداران این مسابقه گفته شد را میتوان نتیجه نهایی دانست. واگر نه ماهیت داربی عصر امروز همان ماهیت کنسرو لوبیایی ست که علم گندیده بودنش وجود دارد.
فوتبال از قاعده یی خاص پیروی میکند که مهمترین عنصرش بی نظمی منظم است. هیجان ایجاد شده در روح توده قبل آغاز مسابقه در واقع تمام تلاش موفق فوتبال بود برای اثبات نقش متعالیش.مردم برنده این داربی بودند که خالی شدند(!). و اگر دنبال بازنده میگردید به دنبال نام های مشهور درون زمین باشید