سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر آسمان شب

امروزه فرار از خانه در اکثر کشورهای جهان به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است .فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترک اعضای خانواده ، بدون اجازه از والدین یا وصی قانونی خود ، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد ، غیر قابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است.

دختران فراری

انسانهای دنیای امروز در چهار راه سرگردانی و تضاد ارزشها گرفتار آمده اند و نمی دانند به کدامین سو حرکت کنند . از یکسو جامعه بستر نوینی از ارزشهای اجتماعی مدرن را مقابل دیدگان افراد قرار می دهد و از سوی دیگر فرد را با بن بستهای بسیاری در دستیابی به اهداف جدید مواجه می کند .جوان امروز در این شرایط با مشکل بحران هویت روبروست . گاه آنچه که اجتماع بطور عملی به او می آموزد با ارزشهای خانوادگی سنخیتی ندارد و همین امر شخصیت او را دچار دوگانگی می نماید دختران امروزدچار خود درگیری میشوند و برای فرار از این حالت به شیوه های مختلفی نظیر فرار از خانه متوسل می گردند .

امروزه فرار از خانه در اکثر کشورهای جهان به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است .فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترک اعضای خانواده ، بدون اجازه از والدین یا وصی قانونی خود ، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد ، غیر قابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است. این عمل معمولا به عنوان مکانیسم دفاعی به منظور کاهش ناخوشایندی و خلاصی از محرکهای آزار دهنده و مضر و دستیابی به خواسته های مورد نظر و عموما آرزوهای دور و دراز انجام می شود .

فرار از خانه یکی از بازتابهای خشونت خانگی است که به دلیل تاثیرات اجتماعی قابل تامل است . اعمال خشونتهای روحی، جسمی از سوی اعضای خانواده، عامل بسیار مهمی در فرار دختران است . بسیاری از دخترانی که قربانی خشونتها می باشند به دلیل ترس از آزاردهندگان و آبروی خویش، جرات اظهار مشکلاتشان را ندارند، لذا از خانه فرار می کنند و در شرایطی که از سوی نیروهای امنیتی مجبور به بازگشت شوند ، تمایلی به این کار ندارند . زیرا از محیط ناامن خانه می هراسند. در این باره می بایست به دو نوع شیوه تربیتی مخرب اشاره نمود:

محدودیت مطلق:

در این نوع شیوه تربیتی ، فرزندان از آزادی و اختیار لازم و متناسب با سن و شرایط خویش محرومند و باید نظر والدین را بدون آگاهی از علت آن انجام دهند و حق اظهار نظر ، دخالت یا تصمیم گیری را ندارند . در این خانواده ها به خواسته های مادی ، معنوی فرزندان توجهی نمی شود . لذا توانایی و مقاومت آنها درهم می شکند، و ازهر فرصتی جهت عدم پیروی از هنجارهای خانواده بهره می برند و در صدد هستند با فرار از خانه ،از این محدودیت ها رهایی یابند .

چه بسا با وجود یک ماهواره یا عدم کنترل استفاده فرزندانمان از کامپیوتر و دیدن سی دی های نامشروع و مبتذل زمینه فرار و خانه گریزی آنان را فراهم نماییم.

آزادی مطلق :

همانطور که عدم توجه به نیازهای عاطفی فرزندان می تواند عامل فرار آنان از کانون خانواده باشد . توجه بیش از حد متعارف و در اختیار بودن امکانات فوق حد سنی فرزند هم می تواند زمینه مسائلی چون فرار از خانه را ایجاد نماید.وقتی که تمایلات و خواسته های فرزندان محقق می شود ، لذا به محض ایجاد مشکلات و بحرانها و فشارها ی زندگی، که در آن امکان تحقق برخی از آرزوها سلب می شود و یا در شرایطی که خواسته های فرزند به افراط می گراید و والدین با آن مخالفت می نمایند ، فرزند به دلیل تربیت عاطفی (نه تربیت عقلانی ) روحیه عدم درک منطقی شرایط ، ناز پروری و کاهش دامنه استقامت، عصیان و طغیان نموده و همین امر موجب دوری او از والدین و اعضای خانواده می گردد که نهایتا می تواند زمینه فرار از خانه را فراهم نماید .

دراین شرایط مسائل بسیار کوچک به دلیل پائین بودن آستانه مقاومت درنظر فرد بزرگ و غیر قابل تحمل جلوه می کند . با این حال پس از فرار از خانه به این دلیل که حمایت خانواده را از دست می دهند کاملاً احساس تنهایی می کنند و تصمیم می گیرند که دوباره به خانه برگردند و به همین علت مدت فرارشان آن چنان به درازا نمی کشد.ولی همچنان پس از فرار نیز اقدام خود را توجیه می کند و به متهم کردن اطرافیان می پردازد و معتقد است فرار او در جهت احقاق حق از دست رفته خود بوده است. این وضعیت در بین طبقات مرفه و غنی جامعه بیشتر مشاهده می شود.

پیامدهای فرار دختران

 

هنگامی که دختری به طور غیر منطقی فرار می کند ، خود و پیرامونش یعنی خانواده و جامعه را تا شعاعی وسیع به طرق مختلف در معرض آسیبها و خطرات زیادی قرار می دهد . این پیامدها در بعد فردی و اجتماعی قابل بررسی است .

 

 

 

 

 

 

دختران فراری

پیامدهای فردی:

 

فرار آغاز بی خانمانی و بی پناهی است و همین امر زمینه ارتکاب بسیاری از جرایم را فراهم می کند . دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تکدی گری ، توزیع مواد مخدر ، مشروبات الکلی و کالاهای غیر مجاز ، روسپیگری ، عضویت در باندهای مخوف و کثیف اغفال و فحشاء اقدام می کنند. برخی از این دختران پس از فرار در ساختمانهای متروکه ، پارک و خانه های فساد، شب را به صبح می رسانند و از مکانی به مکان دیگر در حرکت هستند فقط برای آنکه بتوانند زنده بمانند . دختران فراری تمام پلهای پشت سر خود را خراب و ویران می کنند . ارتکاب به نوع جرایم و فساد اخلاقی موجب می شود که دچار انواع بیماریها و اختلالات روحی و روانی شوند و برخی از آنها به دلیل سر افکندگی ناشی از تجاوزات دست به خود کشی می زنند .از دیگر پیامدهای ناگوار فرار دختران ابتلا به انواع بیماریها از جمله ابتلا به ویروس ایدز می باشد . هر چقدر مدت زمان فرار فرد طولانی تر باشد و با افراد بیشتری تماس داشته باشد ، خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش می یابد .

پیامدهای اجتماعی:

جامعه شناسان معتقدند پدیده های اجتماعی همچون حلقه های زنجیر به هم متصل و وابسته اند ، بطوری که افزایش نرخ آسیبهایی چون طلاق، بیکاری، اعتیاد ، منجر به افزایش آسیبی نظیر فرار دختران می شود و نکته قابل توجه آنکه فرار دختران از خانه به افزایش نرخ مفاسد اجتماعی منتهی می گردد. آسیبهای اجتماعی از جمله، فرار همچون امراض و ویروسهای هستند که موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه می شوند و می توانند ضمن لکه دار نمودن عفت عمومی و شکستن حریمهای اخلاقی ، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند .

برای جلوگیری از این معضل بزرگ و مخرب اجتماعی راهکارهایی را می توان اشاره کرد.

آموزش صحیح و ریشه ای دین و مسائل آن به خانواده ها و جوانان و نوجوانان اعم از دختر و پسر.

 آگاهی دادن به دختران جوان و مطلع کردن آنان از عواقب شوم فرار و خانه گریزی.زیرا بسیاری از دختران فراری از پیامد کاری که انجام می دهند بی خبر بوده و از روی غفلت دست به چنین کاری زده اند.

قطع رابطه و ترک دوستان و آشنایانی که معتقد به حجاب و دین و مسائل آن نیستند چرا که در بسیاری از موارد دیده شده که دوستیها و روابط و معاشرت با انسان های بی دین و بی اعتقاد به طور غیر مستقیم در ناهنجاری فرار دختران از خانه مؤثر بوده و چه بسا به طور مستقیم نیز موجب این امر گردیده است.

ریشه کن کردن مظاهر و اسباب فساد و فحشا از خانه ها؛ چه بسا با وجود یک ماهواره یا عدم کنترل استفاده فرزندانمان از کامپیوتر و دیدن سی دی های نامشروع و مبتذل زمینه فرار و خانه گریزی آنان را فراهم نماییم. زیرا با وجود این وسایل در خانه، به طور ناخواسته به تبلیغ و اشاعه فرهنگ بی بند و باری و فحشا، آزادی و هرزگی دامن می زنیم.

 آسیبهای اجتماعی از جمله، فرار همچون امراض و ویروسهای هستند که موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه می شوند و می توانند ضمن لکه دار نمودن عفت عمومی و شکستن حریمهای اخلاقی ، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند

ایجاد امنیت و آرامش روحی و روانی در خانه، و کنار گذاشتن مشاجرات و دعواهای زناشویی و حاکم شدن مهر و محبت در خانه. چه بسیار مشاهده شده که فرزندان به خاطر عدم مهر و محبت و دلگرمی در خانواده و به دلیل اینکه احساس امنیت و آرامش نداشته اند، از خانه فراری شده اند.

فرار کردن مشکلی را حل نمی کند و اغلب نوجوانان پس از فرارمی فهمند که امنیت خیابان به هیچ وجه بیشتر از امنیت خانه نیست. فرار دختران از خانه اغلب با انگیزه کسب استقلال و آزادی روابط در خارج از خانه می باشد. این بدین معناست که جامعه میزان نظارتهای اجتماعی، دولتی و مردمی را کاهش داده و آزادی بی قید روابط زنان و مردان را افزایش داده است .در حالی که این حد افراطی از آزادی مقبول بسیاری از خانواده ها نیست. آنها به دلیل همین فضای نامناسب جامعه مجبور می شوند رفتار و ارتباطات اجتماعی دختران خود را محدود کنند و این محدودیت و کنترل دختران را با عقده های روحی –روانی مواجه می نماید و آنان احساس خواهند کرد که خانواده آنها را درک نمی کند، در صورتی که به عکس خانواده به دلیل آینده نگری و مصلحت اندیشی فرزند می کوشد دختر را از حیطه خطردور سازد.در نتیجه برخی دختران دلسوزی والدین را به معنای سلب آزادی تعبیر می کنند و اقدام به فرار از خانه می نمایند.به این ترتیب پس از فرار برای آرام کردن ذهن خود شروع به مصرف موادمخدر می کنند. بعد از مدتی این مصرف گاه به گاه به اعتیاد تبدیل می شود.پس از آن هم  برای گذران زندگی مجبور به انجام اعمالی از گدایی گرفته تا فاحشگی و خرید و فروش موادمخدر می شوند. به خاطر همین فعالیت ها احتمال ابتلا به HIV، سوءتغذیه، بیماری های قلبی (به خصوص در معتادان موادمخدر تزریقی)، سایر بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شود، می شوند.