سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر آسمان شب

نظر

قو آغوش دریا صحرا

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد

گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد؟؟ آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی، آغوش وا کن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد

دکتر مهدی حمیدی شیرازی



نظر

شمع قلب شب دوشین چشمها

با شبی که در گذر است

با شبی که در چشمهایت در گذر است

مرا به خوابی دیگر گونه بیداری بخش

چرا که من حقیقت هستی را

  در حضور تو جسته ام

و در کنار تو صبحی است

که رنج شبان را

  از یاد می برد

بگذار صبحم را به نام تو بیاغازم

تا پریشانی  دوشینم

  از یاد برده شود

 محمد شمس لنگرودی